گذرگاه

هوالرئوف الرحیم

بچه ها دیشب بیچاره مون کردن.

با بیچارگی واقعی رضوان رو خوابوندم. فسقلکم در حال خواب بود که یوهو بیدار شد به فغان کردن و چنان کرد که همه بیدار شدن. 

حالا فسقل رو ساعت 2 اینطورا خوابوندم ولی رضوان خوابش نمی برد. خودم وسطشون غشششش کردم و یخخخخخ کردم و نصف شب از زور سرما پریدم. اما هرچی پتو رو روی بچه ها می کشیدم بیدار می شدن و پتو رو می زدن کنار. قشنگ گوش و موهام یخ بود. یعنی خونه سرد بود ولی نمی دونم چرا اینجوری می کردن.

پاشدم بخاری رو زیاد کردم و زیر دوتا پتو خوابیدم و صدای بینی کیپ شده ی رضوان و سرفه هاش رو می شنیدم که خوابم برد.

خوشبینانه تصور می کنیم که رضوان هم مثل من به بهار آلرژی داره و مثل من که الان دو روزه خارش حلق و بینی و عطسه هام شروع شده، اونم سر اینه که بینیش کیپ شده و سرما نخورده... 😥

 

 

 

  • رها مولا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی