گذرگاه

هوالرئوف الرحیم

از 12-13 اسفند خونه تکونی رو شروع کردم. گاماس گاماس پیش رفتم. خرد خرد کارهارو انجام دادم. من که تقریبا ماهی دوبار کل زندگی رو به کل می شورم و بر می دارم، کارهایی انجام دادم که مغز خودم سوت میکشه.

مثلا شستن و خالی کردن چاهک داخل سینک یا شستن زیر ماشین لباسشویی. اوف.

خلاصه که هنوز کارهام تموم نشده. بابت مرحله ی پذیرایی باید سرعت عمل داشته باشم، چون هر آن ممکنه فرشها رو که فسقلک مجبورمون کرد بشوریمش، بیارن و دیگه نمی خوام روش کثیف کاری صورت بگیره. 

اتاق بچه ها و آشپزخونه عالی شد و کلی به خودم افتخار کردم و ممنون خدام که من رو اینطوری خلاق آفریده.

اتاق خودمون تغییری نداره فعلا. شاید یکم بعد، پول دستمون اومد و موکتش رو عوض کردیم یا قالیچه براش خریدیم.

پذیرایی هم تغییری نداره(البته که دکور اتاق بچه ها رو پذیرایی تاثیر داشته).

همه ی اینها تموم بشه، یکم خستگی در کنیم، بعد بریم سراغ کار دوست داشتنی من و رضوان. یعنی قنادی. و کوکی بپزیم. این بار کوکی اسمارتیزی. و در نهایت هم تخم مرغ رنگ کردن که وظیفه ی رضوان هست و سفره هفت سین پهن کردن دوست داشتنی من.

باورم نمیشه. یه هفته دیگه عیده. سال نو میشه و هیچ معلوم نیست ما تا کی تو خونه حبسیم.

 

 

 

 

حالا خداروشکر که حیاط داریم.

درخت داریم.

همه مون دور هم جمعیم. 

الحمدلله

الحمدلله

الحمدلله

  • رها مولا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی