- ۹۷/۰۵/۰۳
- ۰ نظر
هوالرئوف الرحیم
براش قصه ی مگس نبودن و زنبور بودن رو تعریف کردم.
ولی باز داشت من رو می برد به روزهای مگسی. دیدم برای ثابت کردن خودم و رفتارم، لازمه که مگس باشم. پس ادامه ندادم.
لزومی نداره خودمون رو به هر کس ثابت کنیم. از سوالاتش معلوم بود که من رو مقصر می دونه. خب بدونه. اصلا مقصری وجود نداره. دوتا روحیه هستیم که با هم سازگار نیستیم. دور هم نمی گردیم. به خواست من. از کنارش عبور می کنم. نمی بینمش. تا راحت باشم.
شاید بعدتر که رشد کردم، تونستم ببینمش و بشنومش و برام مهم نباشه. یا اینکه یهو اصلاً پذیرفتمش آنجور که هست.
فعلا که دور و برش نمی چرخم تا دور و برم نچرخه. صمیمانه ی صمیمانه.
- ۹۷/۰۵/۰۳