گذرگاه

هوالرئوف الرحیم

کار رضا که هر روز شده، من دردسر خانمهای خونه دار رو تازه فهمیدم. 

تا قبلش 48 ساعتش رو یه روز خورشتی یه روز قاطی پلو درست می کردم کارم راه می افتاد. بینش یه روز مرخصی می رفتم خونه مامان.

حالا دیگه نه. وضع فرق کرده. غذا کم آوردم. بعدش هم خسته شدم از هی گوشت و مرغ و سرخ کرده و خورشت خوردن.

امروز از صبح زود که خوابم نبرده و بیدارم، "کلجوش" یک ربعه م رو هم درست کردم. از باشگاه که برگردم فقط کشک رو باید بریزم جوش بیاد.

فردا هم انشاءالله با شاگردهای ریحانه می خوایم بریم پارک بانوان، رضا رو می فرستم خونه مامانش. 

جمعه انشاء الله مثل سبا، هر هفته برنامه هفتگی غذا می نویسم که هم خریدهاش رو انجام بدم، هم هی هر روز صبح مخم له نشه که چی بپزم.

دیگه اینطوری. 






  • رها مولا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی