گذرگاه

هوالرئوف الرحیم

"جیم" جلوی دختر عموش اومد کلاس بگذاره، من رو "خطاط" معرفی کرد و رضا رو "دکتر". چیزی که تو جمع خودمون همیشه با لفظ و حالت بد در موردش حرف زده می شه. 

وقتی گفت و تکرار کرد، منتظر عکس العمل دختر عمو موند. و باز روی اون عبارتها مانور بیشتری داد. باز ایستاد تا اطلاعات ته نشین بشه و ری اکشن بگیره. به من هم نگاه کرد و من دلم می خواست زودتر از این بحث بره بیرون. هیچ حس خوب و مثبتی نداشتم. فقط پز بود. مثل وقتی که به یاسین می گه "بیا برای رها فلوت بزن" و یا های دیگه...








  • رها مولا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی