گذرگاه

هوالرئوف الرحیم

دیروز بعد از 4 سال زنگ زدم به مریم.

برام خیلی برخوردش جالب بود. و حافظه ش. حتی اسم رضا رو هم یادش بود. دقیقا کسی که دوست دارم باهاش برخورد داشته باشم. حوصله تعریف کردن قصه های تکراری رو ندارم خب.

بعد تو باشگاه خانم 53 ی به چندتا از حرفهای خیلی قبلم اشاره کرد که منم تعجب کردم و برام جالب شد. فکر می کردم ازینایی هست که حافظه ی خوبی نداره و دوست نداره کسی هم بهش حرفهاش رو یادآوری کنه. ولی کماکان من این تصمیم رو پیش گرفتم که خیلی حرفهای اطرافیانم رو پیگیری نکنم.

چون هرف من باز کردن سر حرف و مراوده ست ولی اونها شاید چیزهای منفی رو برداشت کنن.





  • رها مولا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی