گذرگاه

هوالرئوف الرحیم

دلم داشت می ترکید وقتی عکسش رو دیدم. دلم خواست مامان و باباش هرگز با چنین وضعی نبیننش. اسکرین شات گرفتم و بعد یاد امام علی(علیه السلام) افتادم. که گناه مسجل دیده رو می گفتن ندیدم. اسکرین شاتها رو پاک کردم. ولی با رضا در موردش حرف زدم. رضا خیلی نگران اینه که من هم به وضع مادر این بیفتم. به خاطر همین حرفها. خودم هم نگرانم. 

آخه به ما چه. خودمون رو تو این دوره و زمونه بچسبیم که داره باد می برتمون... فقط در دلم استغفار می کنم و پناه می برم به خدا و تبری می جویم...





  • رها مولا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی