- ۹۷/۰۸/۲۵
- ۰ نظر
هوالرئوف الرحیم
وقتی تغییر دکوراسیون مامان رضا بود و ذوق و شوق من رو می دیدن برای این کار، جور خوبی باهام برخورد نشد.
خودم پرده ها رو اندازه زدم و برای خریدش خواستن که حاضر بشم و هر چی من گفتم رو نداشتن و در نهایت به انتخاب مامان خریده شد. بعدش هر کی یه ایراد گرفت و در نهایت هم خود مامان به قد گیر داد و به پشت پرده ای و ...
...
حالا سر تغییر دکوراسیون مامان خودم. سر زدن کمد دیواری، سر جابجایی ها. انقدر با این اوضاعم حرص خوردم که نگو. باز هم احترام مورد نظرم دریافت نشد. انقدری که من انرژی و علاقه می گذارم، برخوردی که باهام میشه در نهایت یه "فضول" هست.
امروز در جواب "بیا کاغذدیواری انتخاب کن!" گفتم من قسم خوردم دیگه نظری ندم و حسابی بحث شد.
جمله ی شیرین این بود:
برو ببین چی کار می کنی که جوابت اینه؟!!!!!
- ۹۷/۰۸/۲۵