گذرگاه

هوالرئوف الرحیم

شب چله ی اون وری ها که اون شکل شد. بعد امشب هم که رضا اومد کمک مامان اینها و پایه ی مبلشون شکست و بابا اون حرف رو زد، خیلی احساس تنهایی کردم.






خیلی وقته این حس بهم رو آورده.

تنهایی عمیق وسط اینهمه آدم...

  • رها مولا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی