- ۹۷/۱۰/۲۶
- ۰ نظر
هوالرئوف الرحیم
رضا درسته اصلا تو زبونش رمانتیکی وجود نداره. خیلی پرته ازین ماجرا. ولی رفتارهاش و کارهایی که برام می کنه، منو به خودش دلگرم می کنه.
دیشب از زوووور فکرهای منفی تا ساعت 3 بیدار بودم...
آخرش به خدا گفتم، همه چیزم رو به تو می سپرم، طبق آیه ای که همیشه می خونم و اعتقاد دارم بهش. از جایی که گمان نمی برم برام امداد بفرست، اگر محتاجم کردی. و اون اصلا خانواده م نباشن. اصلا...
الان تو حمام یاد تولد سال 95 م افتادم. مشمئزم ازت...
به رضا گفتم، این سوپاپ خیلی زودتر باید عمل می کرد. ولی نکرد. الان بعد اینهمه سال عمل کرده و سختتتت عمل کرده... خدا می دونه تا کیییی بخار بزنه بیرون...
- ۹۷/۱۰/۲۶