گذرگاه

هوالرئوف الرحیم

رضا که اومد خونه، تقریبا در اولین دقایق حضورش، تز اقتصادی جدیدی مطرح کرد که حسابی آمپر چسبوندم و قاطی کردم.

بیرون که رفتیم برای برگشت گفتم پیاده بر می گردم و تا برگشتمم یه دوش گرفتم و زیر دوش کلی زار زدم بلکم حالم بهتر بشه.

از حموم که اومدم بیرون اونها هم خونه بودن و من نشستم به فکر و فکر و فکر...

شام که می پختم اومد بغلم کرد که: "ببخشید بی پولم".

آخ انگار نیشتر خورده باشه به دمل چرکیم. شروع کردم و گفتم و گفتم. حق با من بود. حق با من هست. اول یکم لیچار گفت به زمونه و جواب اون رو هم خوب بهش دادم و در نهایت... سکوت.

من حالم خوب شد. اونم یکم دست و پاش رو جمع کرد.






هرچی خانمی می کنم صدام در نمیاد فکر کرده حالیم نمیشه 

  • رها مولا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی