گذرگاه

هوالرئوف الرحیم

این رو بدونین که هیچ غریبه ای اجازه دست زدن به هیچ بچه ای رو نداره. چه لپشو بکشه چه بغلش کنه.

کنار آبنمای موزیکال اومدم موبایل رو از تو کیف در بیارم در حد چند ثانیه یهو دیدم رضوان بغل یه آقاییه. رضا رفت ازش گرفت و من وایسادم فیلم گرفتم و مرتیکه وایساده بود من رو دید می زد. 

این کابوس از دیشب تا حالا خواب رو از چشمم گرفته. همش میگم چرا یه دونه تو گوشش نزدم.

آقا یک ثانیه از بچه تو این جاها چشم برندارید.

تو ماشین به رضوان می گم چرا جیغ نزدی آقاهه بغلت کرد. گفت مهربون بود می خواست بهم آبشارو نشون بده. اونجا بود که فهمیدم گند زدم و هنوز به اندازه ی کافی روش کار نکردم.

 

 

 

 

فقط پناه بر خدا از شر شیطان رجیم. 

این کابوس تا ابد خاطرم می مونه. 

  • رها مولا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی