- ۹۸/۰۶/۱۹
- ۰ نظر
هوالرئوف الرحیم
شبهای عالی ای رو سپری کردیم.
دلم می خواست رضوان بهش خوش بگذره و وقتی دیشب وارد محوطه شدیم و جیغ کشید:
" آخخخخخ جوووووون"
فهمیدم، اینطور بوده.
رضا خیلی خوب همراهی کرد. خیلی خوش اخلاق. خیلی دعاش کردم.
فسقلک خیلی راحت بود و مشکلی نداشت و با همه وضعیتی می ساخت. صدا گرما مردم. به لطف خود امام حسین علیه السلام.
الحمدلله امروز هم مثل چند سال اخیر، رفتم زیارت ناحیه. مثل اولین باری که رفته بودم جمکران، البته اون موقع مجرد بودم و حالا دوتا گل دختر دارم، برای نسلم خیلی دعا کردم. دعاهام خیلی شبیه هم بودن در این دو مکان با زمان متفاوت.
و اینکه...
بدجور تو فکر رفتنم.
از عمو جان خواستم.
سرچ کردم.
می دونم راحت نیست. می دونم سختی توش هست و چیزی که خیلی نیاز داره صبوری کردنه.
از خودشون خواستم. ظرفیت من و رضا رو ببینن. بهم عطا کنن. دلمم می خواد چهارتایی تنها باشیم. با سمت رضا که ابدا. با سمت خودمم ابدا. سمت اونا که معلومه چرا نه. با سمت خودمم بخاطر رفتارهای بابا و ریحانه با رضاست. کاری می کنن که هم من تهی میشم از رضا هم رضا مارو میگذاره به امون خدا. و اصلا منکر زحماتی که بی دریغ برام می کشن نیستم. ولی خب اینطوریه دیگه. میشه مثل مشهد مثلا.
باید دید یار چه می خواهد و قسمت به چه است.......
خدایا میشه که بشه؟
وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا * وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا *
سوره مبارکه طلاق، آیه ۲-۳
- ۹۸/۰۶/۱۹