- ۹۹/۰۶/۱۸
- ۰ نظر
هوالرئوف الرحیم
دارم تو نت دنبال چهارتا کلوم حرف آرامش بخش می گردم. چیزی پیدا نکردم. و به این هم رسیدم که انگار اون پست منه با یه عالمه دستورات بکن و نکن.
باید خدمت نویسنده ی اون متن عرض کنم که با این چیزها حال من یکی خوب نمیشه. من ورزش می کنم. مدیریت می کنم. گاهی زمان برای استراحت دارم. و همسرمم بهم تو کار خونه کمک می کنه و ما فرهنگ ارج نهادن به خانه داری رو نداریم. و خب پول در نیاوردن از یک عاااااالمه زحمت هم واقعا غیر قابل چشم پوشیه. و در ازاش تحقیر در کلام یا فکر.
و یک نکته خیلی مهمی که هست آدم وقتی بچه نداره خیلی معنی خانه داری رو نمیفهمه. قبل از بچه ها کار زیادی نداری برای انجام. گردگیری و جارو پارو یه هفته ده روز یکباره. غذا دو وعده اونم هر چی شد. یا دوتا یکی. استراحتت بجاست. خورد و خوراکت بجاست. کلی زمان برای خودت داری. خانه داری وقتی مفهوم پیدا می کنه که تو مادر میشی و یهووووووووو زندگی باید بیفته رو دور تند و کار و کار و کار.
بحث من و رضا هم سر مادرشدنه بود... برای دخترش مادر شدن رو نمی پسندید و می گفت پیشرفت کن. کسی این حرف رو زد که نردبون ترقی رو برای من گرفت تا من بدوبدو برم بالا...
- ۹۹/۰۶/۱۸