گذرگاه

هوالرئوف الرحیم

۱۷ مرداد آخرین باری بود که رفته بودیم خونه مامان جون. تااااااا امروز. ۸ مهر.

مامان جون گفتن خداروشکر که دیدمتون.

و دلشون نمی خواست که بیایم.

دلم ریخت.

امشب که رواق گوش می دادم همش به یاد اون جمله بودم...

خدایا برامون حفظشون کن. سالیان سال... 💗

 

 

 

 

 

 

رضوان امشب گفت:

چقدر خوبه یه عالمه مامان جون داریم.

دوباره دعا کردم، خدا برامون حفظشون کنه.

  • رها مولا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی