- ۹۹/۱۰/۲۹
- ۰ نظر
هوالرئوف الرحیم
دیشب که با اون میزان حال بد خوابیدم، اگر خدایی شنونده نبوده، امروز باید حال خیلی بدتری رو تجربه می کردم.
اما صبح با صدای باد که شیشه ها رو تکون می داد و خارش دلنشین ته حلق و بینی، بیدار شدم. همراهش تپش قلب شورانگیز برای انجام کارها به جهت خوشامد گویی به "بهار".
آره. پایان اون ایست روحی، این بود. و حالا خوبم. خیلی خوبم. بخاطر :
بهار
پس... او هم خواهد آمد.
- ۹۹/۱۰/۲۹