- ۰۱/۰۲/۰۵
- ۰ نظر
هوالریوف الرحیم
امروز سالگرد ازدواجمونه.
هیچ کاری نکردم.
نخواستم کاری کنم.
میخوام ببینم چقدر برای اون خوشحال کردن من مهمه.
خسته شدم واقعیت.
وقتی براش "بار" هست هر مناسبتمون و شوقی نداره برای جشن گرفتن، چرا برای من جشن باشه. زحمتش به دوش من باشه.
اگه یادش بود که هیچ. اگه نبود به روش هم نمیارم زوری بخواد دوتا کلمه بگه یا زوری برام کاری کنه.
جشن گرفتن اگر از دل بر نیاد نه میچسبه نه با ارزشه.
تامام.
هشتمین سال زندگی مشترک
- ۰۱/۰۲/۰۵