گذرگاه

هوالرئوف الرحیم

۱۴ روز از عمل میگذره. 

هم سخت بود، هم سخت نبود.

دردهای گردن و پشت بود. مشکلات معده بخاطر داروها بود. بی اشتهایی. تهوع. عجز. ناتوانی در بلعیدن آب بود. درد و سوزش و بی حسی پوست به شکل توءمان بود،  سر به تن زیادی کردن بود و ... که هر کدوم اینها به عبارت ساده ست و به تجربه وحشتناک، اما در تمام اون لحظات، حضور گرم خدا بود. هیچ جا نخی که نازک شده بود پاره نشد.

بچه ها. مامانم. ریحانه. و از همه مهمتر رضا، خیلی رعایت حالم رو کردن. هر روز بهشون یادآور شدم که قدر لطفهاشون رو می دونم. مخصوصا بچه ها.

 

آزمایشات بعد عمل هم نشون میده خدا خیلی داره بهم کمک می کنه تا بهبودی حاصل بشه.

تقریبا ۳ روزه که کار خونه رو شروع کردم و اذیتم نیستم.

به مرغ دست میزنم. میپزمش. میل به خوردنش دارم. مشکلات کمتر شده.

فقط الان چیزی که مثل خوره داره مغزم رو میخوره، ید تراپی و قرنطینه ش هست.

می دونم این هم مثل همه ی سختی های دیگه خیلی قشنگ حل میشه. ولی... فکر به اینکه بااااز باید به مدت طولانی تر، و به اجبار، بار زندگیم رو به دوش مامان و ریحانه بندازم. کارهایی که دارند. مدرسه و مشقهای رضوان، دفاع ریحانه، و خیلی چیزهای دیگه ناراحتم میکنه.

اینکه من با مریضیم که هیچ نقشی تو ایجادش نداشتم، نظم زندگی دیگران رو دارم بهم میزنم، ناراحتم میکنه.

این چند روز که بچه ها دست مامان بودن، هم به مامان خیلی فشار اومد چون میخواست باب دلشون کار کنه، هم بچه ها اذیت شدن چون ذائقه شون خیلی با خوراکی های مامان سازگار نبود. 

کلافه م.

کلافه.

رضای تعارفی هم که جای خود داره.

 

***

دیشب، یه وبلاگ پیدا کردم که یه آقای ۴۰ ساله، سال ۹۱ می نوشتش. در رابطه با مواجهه ش با کنسر مشترکمون.

فهمیدم که ممکنه باز اود کنه.

فهمیدم که قرنطینه ی بعد ید تراپی از چیزی که فکر می کنم جدی تره.

فهمیدم که راه طولانی ای در پیش دارم و به این زودی ها تموم نمیشه و باید مداوم تحت نظر باشم و گوش به فرمان پزشک.

فهمیدم که سبک زندگی سالم، ورزش، معنویات، حالم رو بهتر هم خواهد کرد.

فهمیدم تو این ماجرای ید تراپی و بعدش ممکنه خیلی ضعیف تر و ناتوان تر بشم. و باز اینها یعنی بار برای مامانم و رضا.😭😭😭😭

خیلی ناراحتم.

 

خدایا همیشه سعی کردم مستقل باشم. همیشه کمکم کردی. من واقعا این حجم از وابستگی برام زجر آوره. خدایا چکار کنم...

😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭

 

 

 

 

  • رها مولا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی