- ۰۱/۰۸/۰۹
- ۰ نظر
هوالرئوف الرحیم
از پنج شنبه با چند دسته در مورد مسائل مختلف در حال بحث هستم.
اولین فرد عمه بود. با نگرش خاصش. وقتی زنگ زد عبارت " سلااام خوشگلممممم" رو براش استفاده کردم و خیالش راحت شد که وضع اوکی هست و با هم در صلح هستیم.
با اتنا ی بی حجاب و با منطق هم بحثهای خودمون رو داشتیم و بسیار عالی صحبت کردیم.
ولی امشب با این دوستم سخت ترین بحث رو داشتم.
کسی که باحجاب هست اما منتقد همه چیز. حتی چیزهایی که خودش در حال رعایتش هست. بسیار فرسایشی بود بحث باهاش. بهش گفتم بحثمون به باتلاق راه پیدا کرده. فایده ای توش نیست. بنا نداری متوجه بشی. جوابت رو دارم میدم ولی نمیخوای بشنوی. و سوالهاش بسیار وسیعتر شد جوری که دیگه از صحرای کربلا سر در آورد.
کلیپ فرستادم و گفتم اینو متوجه شدی شدی، نشدی دیگه من حرفی ندارم.
دیگه چی بگم.
یکم حس جوانی میکنم
- ۰۱/۰۸/۰۹