- ۹۸/۰۳/۱۸
- ۰ نظر
هوالرئوف الرحیم
اینجوری بگم که انگار امروز تازه سوار زندگی شدم.
بعد از بحران یک ماه اول و بحران ماه رمضان، امروز زود (از دیدگاه خودم) بیدار شدم. رضوان رو بیدار کردم و صبحانه خوردیم و بعد از کلنجار همیشگی قبل از خروج از خونه سر لباس، فسقلک رو کردیم تو کیف کانگورویی و راه افتادیم رفتیم.
خیلی گرم، خیلی گرم. خیلی گرم بود.
مهد بازی این حوالی راضی کننده نبود. خیلی بد بود.
دیگه کارهای دیگه م رو انجام دادم. آزمایش خون و خرید کتاب و ...
خوب بود. راضی کننده بود. مخصوصا که نهار هم داشتم. تو تنظیم وقتم خیلی موثر بود.
سه روز تا دوماهگی
- ۹۸/۰۳/۱۸