- ۰۱/۰۸/۱۶
- ۰ نظر
هوالرئوف الرحیم
در این لحظه، سراسر خشم هستم. دارم می نویسم که به منطق برسم.
از فضولی کردن هاشون و از دماغشون تو زندگیمون بودن متنفرم.
از اون دختر متنفرم. از کاری که با ما کرد متنفرم.
در نهایت.
من از تمام آنچه پیش بیاد رها خواهم شد.
رها می کنم.
رها می کنم و دیگه با هیچ کدومشون کاری نخواهم داشت.
چقدر خوب می شد دور می شدم.
کاش هرگز وارد زندگیمون نشده بود.
چقدر دلم می خواد فرسخ ها دور بشم.
از این ماجراها و حرف ها.
به من چه واقعا؟
من یک فردم با یک زندگی مجزا.
چرا باید درگیر باشم؟
فقط بخاطر نسبت.
هوففففف
چقدر در عذابم
- ۰۱/۰۸/۱۶