گذرگاه

هوالرئوف الرحیم

در این لحظه، سراسر خشم هستم. دارم می نویسم که به منطق برسم.

از فضولی کردن هاشون و از دماغشون تو زندگیمون بودن متنفرم.

از اون دختر متنفرم. از کاری که با ما کرد متنفرم.

در نهایت.

من از تمام آنچه پیش بیاد رها خواهم شد.

رها می کنم.

رها می کنم و دیگه با هیچ کدومشون کاری نخواهم داشت.

چقدر خوب می شد دور می شدم.

کاش هرگز وارد زندگیمون نشده بود.

چقدر دلم می خواد فرسخ ها دور بشم.

از این ماجراها و حرف ها.

به من چه واقعا؟

من یک فردم با یک زندگی مجزا.

چرا باید درگیر باشم؟

فقط بخاطر نسبت.

هوففففف

چقدر در عذابم

 

 

 

 

 

 

 

 

  • رها مولا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی